نگفتی مشکل زبون من چیه؟؟؟ نکنه حریف زبونم نمی شی؟؟؟؟ تو خودت مشکل زبون داری که هی میگیره و نمی تونی آتنا رو درست تلفظ کنی...
به تو ربطی نداره که گل گلدون من تو باد شکست یا جای دیگه... مهم اینه که شکسته...
من از اصلا تو رو حساب نمی کنم که حالا بخوام حبیب یا هرچیز دیگه صدات کنم....
اما چرا! دلم می خواد صدات بزنم زُنبه... خیلی بهت میاد... بوش ویک چی؟ سگ لوک خوش شانس و یادته؟؟ یا سگ آقای پتیبِل؟؟؟؟
تنوع از من انتخاب از تو...
من هرچی هستم لا اقل وجود دارم، مثل توا بی وجود نیستم... که هم کوره هم کره هم لاله هم...
تو اصلا عقل داری که بخوای ازش استفاده کنی؟؟؟ نه نداری .....
در ضمن حسودیت نشه که همه بر و بچ قربون صدقه ی من می رن.... غصه می خوری نه؟!!!!
خب باشه: حبیب! قربونه صدقت، قربونه صدقت...بره مهــــــران
حالا آروم شدی؟؟؟
راستی تو عزیز من نیستی! می خواستم یه چیز دیگه بگم که از صدتا کتک برات بدتره یادم افتاد بچه زدن نداره....