loading...
sms زییاترین پیام کوتاه

63

محمد کربلائی بازدید : 300 چهارشنبه 16 تیر 1389 نظرات (0)

دیشب هوای مادربزرگ رو کرده بودم;  بد جور. توی این ده سالی که از دنیا رفته,  اینقدر دلم براش تنگ نشده بود.

مادربزرگ زمین گیر شده بود,  مامان و بابا هم اونو آوردن خونه خودمون .  من کنار مادربزرگ می خوابیدم , شبا که میرفتم توی رختخواب می گفت : بسم الله بگو. بعدش شروع می کرد به زمزمه کردن. می دونستم که داره واسه ما دعا می کنه , منم بسم الله می گفتم و با خیال راحت می خوابیدم. اما اون خواب های راحت چهار ماه بیشتر طول نکشید. یه روز صبح که بیدار شدم برم مدرسه به صورتش نگاه کردم و به خودم گفتم مادربزرگ چه آروم خوابیده. غافل از اینکه ...

بعد از اون,  شبا جای خالی مادربزرگ رو نگاه می کردم و بسم الله می گفتم , بعدش چشمامو می بستم و مادربزگ رو کنارم حس می کردم. صدای ذکر گفتنش توی گوشم بود.

کاش می دونست چقدر دلم برای دعاهاش و قربون صدقه رفتناش و آرامشی که کنارش داشتم تنگ شده. کاش , کاش می دونست چقدر دلم براش تنگ شده و چقدر دلم می خواد بازم صداش کنم: مادربزگ ...

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
.::گروه اینترنتی اثیر::. بزرگترین گروه وبلاگی ایران با بیش از 5 سال تجربه درخشان و دارا بودن وبلاگ در بیش از50 سرویس وبلاگ دهی ایرانی و خارجی و تجربه ی افزایش بازدید در بیش 100 وبسایت که تا کنون اکثر انها در رتبه های زیر 50 در ایران قرار دارند وابسته به کانون فناوری تبلیغاتی راه هشتم بزرگترین مرکز لیزر و ساخت تندیس در ایران اس ام اس های سکسی خفن توپ حشری
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 5861
  • کل نظرات : 101
  • افراد آنلاین : 90
  • تعداد اعضا : 9
  • آی پی امروز : 291
  • آی پی دیروز : 55
  • بازدید امروز : 2,470
  • باردید دیروز : 83
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 3,029
  • بازدید ماه : 10,376
  • بازدید سال : 32,720
  • بازدید کلی : 1,323,531