صداقت در چشمانش موج میزند .مهربانی را چه ساده می توان از حرفهایش حس کرد . وقتی
در ذهنم به تصویر او می نگرم انگار خیلی وقته او را می شناسم و چه پر مهر به من مینگرد .
از ته قلب دوستش دارم . او را از خود میدانم و چه زیباست که می بینم مرزهای انسانی این دنیا
بین من و او آن چنان فاصله انداخته اند که دیدن او مثل یک رویا شده ولی اهمیتی نمی دهم
همین که به روی زیبایش و کلام پر از احساس او که در ذهنم موج میزند لبخندی بر چهره ام
نشسته و سپس قطره اشکی در چشمانم حلقه میزند و گونه هایم تر می شود.