![](www.ecapic.ir/image/ECA-100724150229.jpg)
مثل رو زتولد بابا................
پدر عزیزم ! نمیدانستم که با فداکاری شگفت تو ، من در همین دو سه روزه این قدر عزیز می شوم و مردم مرا روی سرودستبلند می کنند و تو را باشهیدی مقایسه می کنند که می گویند 13 سال بیشتر نداشته وامام خمینی او را رهبر خطاب کرده است .
پدر! می بوسمت و بهاین بوسه ام افتخار می کنم ، همان طور که مادر این روزها با چشم اشکبار و حسرت باربه تو افتخار می کند و می گوید: بابا ! همان طور که در خانه سرایداری بابا بزرگ درهمین مسجد جامع به دنیا آمده، در همین مسجد جامع هم شهید شده آن هم در حالی کهباشهادتش نگذاشته 150 نفری که در داخل شبستان مسجد بوده اند شهید شوند.
مادر گریه می کنداما می دانم ته دلش از اینکه شما همسرش بوده ای خیلی هم خوشحال است همان طور که منخیلی خوشحالم که تو پدرم هستی.
پدر جان ! من هممثل مردم زاهدان عکست را می بوسم و مثل روزهای تولدت بازهم به تو می گویم : دوستتدارم بابا!
همزاد کویرم تب باران دارم
در سینه دلی شکسته پنهان دارم
در دفتر خاطرات من بنویسید
من هرچه دارم از شهیدان دارم .
شادی روح شهداء صلوات.........