خبر بهدورترين نقطهي جهان برسد
نخواست او بهمنِ خسته بيگمان برسد
شکنجه بيشتراز اين که پيش چشم خودت
کسي که سهم توباشد به ديگران برسد؟
چه ميکني اگراو را که خواستي يک عمر
به راحتي کسياز راه ناگهان برسد...
رها کني،برود، از دلت جدا باشد
به آنکه دوستترشداشته... به آن برسد
رها کني بروندو دو تا پرنده شوند
خبر بهدورترين نقطهي جهان برسد
گلايهاي نکنيبغض خويش را بخوري
که هق هق تومبادا به گوششان برسد
خدا کند که...نه! نفرين نميکنم که مباد
به او که عاشقاو بودهام زيان برسد
خدا کند فقطاين عشق از سرم برود
خدا کند کهفقط زود آن زمان برسد
نجمه زارع