سلام دوستان
آن شب،شب بیست و هفتم رجبب بود.محمد غرق اندیشه بودکه ناگهان صدای گرم وگیرایی درغار
پیچید:بخوان!بخوان به نام پروردگارت که بیافرید،آدمی را ازلخته خونی آفرید،بخوان که پروردگار تو
ارجمندترین است،همان که باقلم آموخت و به آدمی آنچه راکه نمیدانست بیاموخت.
عید مبعث را به دوستان عزیزم تبریک میگم وآرزوی بهترینها رو براتون دارم