سهراب كه حالا حالاها بايد زنده مي موند و هنر خلق ميكرد ... . اخوان و شاملو و مشيري هم كه عمري نداشتن . پروين اعتصامي و فروغ و سلمان هراتي هم كه جوون مرگ شدن. قيصر عزيز هم كه ...
بابا بعد از چند لحظه سكوت گفت : عزيز دلم ، گل نو شكفته بابا(!!) ول كن اين شعر و شاعري رو ...
ببين عاقبت سير و سلوك تو دنياي شعر و احساس و خيال اين ميشه كه نوه هاتو نديده مي ميري !!
تو پرانتز: حالا نوه كه سهله ... من به ديدن بچه هامم (بچه ها!!!!)اميد ندارم !
يه پرانتز ديگه : حالا كو تا ما شـــــــــــــــــــــــــــــــــاعررر شيم!!
پ ن :
موجود مذكر فسقلي خونمون ، (كه جاداره تولد 2 روز پيششو بهش تبريك بگم!!) گفته اونجا بهشته ...
تصور يك حياط بهاري زيبا با يه عالمه شكوفه هاي هلو از همين الان مستم كرده...
حالا ديگه هيچي برام مهم نيست ...
خداي مهربون من ممنونم...