سلام حال من خوب است!
ملالی نیست جز گم شدن گاه به گاه خیالی دور که مردم به آن شادمانی بی سبب می گویند...
با این همه اگر عمری باقی بود طوری از کنار زندگی ام میگذرم که نه دل کسی در سینه بلرزد و
نه این دل ناماندگار بی درمانم...تا یادم نرفته بنویسم...:
دیشب در خوابم سال پر بارانی بود....
خواب باران و پاییزی نیامده را دیدم....
دعا کردم که بیایی با من کنار پنجره بمانی. باران ببارد...اما دریغ که رفتن راز غریب زندگیست..
رفتی پیش از اینکه باران ببارد...میدانم دل من همیشه پر از هوای تازه باز نیامدن است.
انگار که تعبیر همه رفتن ها باز نیامدن است.....
بی پرده بگویمت: میخواهم تنها بمانم. در را پشت سرت ببند.
بی قرارم . می خواهم بروم . می خواهم بمانم . !!!
هذیان میگویم؟؟!!! نمیدانم...!!
نه عزیزم نامه ام باید کوتاه باشد.ساده باشدو بی کنایه و ابهام.
پس از نو می نویسم :
سلام حال من خوب است...(اما تو باور نکن)