loading...
sms زییاترین پیام کوتاه
محمد کربلائی بازدید : 283 پنجشنبه 07 مرداد 1389 نظرات (0)

*بازهم نتونستیم یه جا دووم بیاریم هنوز 7-8 ماه نبود که تو خونه ای که خریده بودیم نشسته بودیم که باز خونه رو فروختیمو جامونو عوض کردیم
یکی از دوستان بنگاه دارم که فرهنگی هم هست بهم گفت بیا هر تیکه از زمین های فرهنگیا رو با این قیمت بفروش سه میلیون مال خودت
وقتی بهش گفتم این طور پول درس نیست بهم گفت ماها تو دانشگاه فقط ایده آل رو میبینیمو می خونیم اما واقعیت جامعه این طور که تو فک می کنی نیس، ما یه قیمتی رو زمین میذاریم هرکس دلش خواست میاد میخره
خودمو قانع کردم که داره درست میگه! ما ترمودینامیکو هم بیشتر در شرایط ایده آل خوندیم درسای دیگه هم همین طور ...

*روزای آخر ترم بود که با بچه های خوابگاه میگفتیم این روزا هیچ وقت دیگه تکرار نمیشه، یه روز آرزوی برگشت به عقب و این طور در کنار هم بودنو میکنیم
یادمه یه موقع ها تو خوابگاه با پرتاب چاقو و استکان بهم، شوخی میکردیم
یادمه با فندک روشنو اسپری الکل دار(حالا هرچی مثه تافت، ادکلن، دئودورانت ...) دنبال بچه ها میکردیم

1. ترم 4 رو یادم میاد که استاد ریاضی مهندسیمون یه خانم بود. بیشتر اوقات من یه ربع، نیم ساعت آخرو میرفتم سرکلاس و مثه اسب کله مو مینداختم پایین میرفتم میشستم
ولی هر وقت سرکلاس میخواست تمرین حل کنه بیشتر اوقات من میرفتم پای تخته برای حلش
یه بار سر همین دیر رفتن سرکلاس بهم گیر دادو بهم منفی داد ولی آخرش نمره ماکزیممو گرفتم

2. همین ترم 6 که آزمایشگاه فیزیک دو داشتم با اینکه همه از خوبیه استاد تعریف میکردن اما به خاطر اینکه جلسه دوم به گزارشکارم که کامل و بی نقص بود گیر داد براش قاطی کردمو جوش آوردم چون اون موقع ها واقعا دلم پر بود از بی عدالتی که سر نمره دادن استادا صورت میگرفت اما از جلسات بعد با استاد دوستای خوبی برا هم شدیم. همش سر کلاس با من جور بودو همیشه گروه ما اول از همه آزمایشاتو کامل انجام میداد. آخر ترم سر امتحان عملی به خاطر اینکه تمرکز کافی نداشتم با وجود اینکه خیلی افتضاح امتحان دادم اما 2.5 نمره از 3 نمره رو بهم داد و تازه آخرش بهم گفت فلانی اگه امتحان کتبی هم خوب بدی نمره تو کامل میدم که بالاخره نمره توپی گرفتم این ترم کلا شاهکار بودم یکی از اون دوتا امتحانو که تو یه روز بودو شدم 18 و ماکزیمم و یکی دیگه شو شدم 13، تازه فک می کنم تا حالا نمره درس تخصصی بالاتر از 14 نداشتم. البته بیشتر درسای این ترمم 2 واحدی بودن حتی تخصصی ها اما با دو ترم مشروطی متوالی خوب واحد پاس کردم. بعضی وقتا که به بچه ها میگم اینقد پاس کردم تعجب می کنن. با این وضع هنوز جز گروه پیشرو هستم از لحاظ واحد پاس کردن

3. یه روز با دوتا از دوستام تو بالکن اتاقمون -که دید به عبورگاه خوابگاه دخترا و پسرا داره- با شلوارک نشسته بودیم (بالکن ما هم حدود 50-60 قدم تا اون راه فاصله داره) حواسمون نبود که یه دسته دختر دارن رد میشن به خودمون که اومدیم دیدیم بلهههه دخترای چش هیز همین طور دارن نگاه می کنن، با وجود اینکه ما خودمونو جمع و جور کرده بودیمو اون ها رد شده بودن اما هی برمیگشتن نگاه میکردن

4. کارگاه ریخته گریو یادم میاد که پایه ثابت ریختن مذاب تو قالب از اول تا آخر من بودم و هربار با یکی از دانشجوها این کارو میکردیم. یه بار سر همین مذاب ریختن و درست عمل نکردن طرفم و کمی هم بی احتیاطی من، نزدیک بود مذاب به استاد کارگاه بپاشه بعد از این موضوع تو یکی از شبای امتحان بود که خواب دیدم یه گوشه همون کارگاه گیر کردمو مذاب همین طور داره به سمتم میاد خیلی ترسیده بودم

ادامه دارد...

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
.::گروه اینترنتی اثیر::. بزرگترین گروه وبلاگی ایران با بیش از 5 سال تجربه درخشان و دارا بودن وبلاگ در بیش از50 سرویس وبلاگ دهی ایرانی و خارجی و تجربه ی افزایش بازدید در بیش 100 وبسایت که تا کنون اکثر انها در رتبه های زیر 50 در ایران قرار دارند وابسته به کانون فناوری تبلیغاتی راه هشتم بزرگترین مرکز لیزر و ساخت تندیس در ایران اس ام اس های سکسی خفن توپ حشری
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 5861
  • کل نظرات : 101
  • افراد آنلاین : 272
  • تعداد اعضا : 9
  • آی پی امروز : 410
  • آی پی دیروز : 58
  • بازدید امروز : 2,324
  • باردید دیروز : 175
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 4
  • بازدید هفته : 2,499
  • بازدید ماه : 2,499
  • بازدید سال : 35,539
  • بازدید کلی : 1,326,350