انچه در ذهنم ساخته بودم خدا نبود.تنها ذهنم وسیله ای بود برای پی بردن به وجود خالق بی همتا.میخواهم به زندگی و اهدافم ادامه دهم آرام اما با قدرت
شاید فکرمان این بوده که اعتیاد به مواد ومشروب و سکس را رواج میدند برای اینکه مردم سرگرم باشند.درواقع بجز سرگرم کردن این شگرد غرب هست برای تنبل بار آوردن و بی اعتبار و بی هویت کردن انسان.یک نفر که سابقه هر کدام را داشته باشه در هر جامعه ای باشه هر پست و سمتی داشته باشه زیر سوال و بی اعتباری میرود
علت بسیاری از بیماریها و مرگهای ناگهانی بخصوص در سن پایین استرس و فشارهای روحی هست.در اکثر موارد هم شخص متوجه نیست اما اگر به درون خودمان بنگریم متوجه این استرسها و فشارها میشویم.به قولی در جامعه های پر استرس امروز اگر یخرده بی عاری پیشه نکنیم کارمان تمام است
خیلی ها که به ما روی می اورند اکثرا برای جبران نقطه ضعفهاشان هست یا منافع پس مواظب باید بود اعتماد نابجا نکنیم
امان از بی وفایی و لجبازی.دیر یاذ میگیریم آرام و ساده باشیم ولجباز بودن را کنار بگذاریم.ودیر میفهمیم کاش قدر میدانستیم
درست زمانی که یک دوست با یک اسم خیلی کم را فراموش میکنی با یک نفر هم اسمش برخورد میکنی و میری دنبال دوست قدیمی و دوستی جدید
گفتم که خدا مرا مرادی بفرست طوفان زده ام راه نجاتی بفرست فرمود که با زمرمه یا مهدی نذر گل نرگس صلواتی بفرست .عیدتان مبارک
سوالی ساده دارم از حضورت من آیا زنده ام وقت ظهورت؟ اگر آمدی من رفته بودم اسیر سال و ماه و هفته بودم دعایم کن دوباره جان بگیرم بیایم در رکاب تو بمیرم
ما معتقدیم که عشق سر خواهد زد بر پشت ستم کسی تیر خواهد زد آخر شب سرد ما سحر می گردد مهدی به میان شیعه بر می گردد