loading...
sms زییاترین پیام کوتاه
محمد کربلائی بازدید : 237 یکشنبه 03 مرداد 1389 نظرات (0)

نمیدانم این اجدادمان بیکار بودند بهاقوام آسمانی به نام فرور ها اعتقاد داشتند و برای آمدنشان در بهار کلهماجمعین زندگی را زیر و رو میکردند که مبادا خانه شان در زمان فرود فرورهاکثیف باشد؟! واقعا فکر ترافیک شب عید را نکرده بودند ؟ اصلاً این چه رسمیاست که ادارات تعطیل میشوند ؟ حالا ادارات تعطیل شوند ، باشگاه چرا تعطیلمیشود ؟! اصلا چرا از من اجازه نگرفتند و برنامه های عید امسال را تولیدیکردند ؟ چرا دیگر نمیشود به بهانه باشگاه و آیتم و گزارش و .. مامان راپیچاند ؟! از خدا که پنهان نیست از شما چه پنهان این مامان خانوم جان ماعینهو تناردیه ها از ما کار میکشد ! دیگر کم مانده است در شبی سرد و تاریککه چشم نمیتواند هیچ کجا را ببیند و ترس همه جا را فراگرفته و سایه هایدرختان اشکال وحشتناکی را ایجاد کرده اند ، یک سطل بدهد دست بنده و بگویدبرو از چشمه ای که وسط جنگل است آب بیاور و من دستۀ سطل را تکان دهم تا باصدای آن از ترسم کم شود ، بعد که سطل را پر از آب کردم و وزنش برایمسنگینی نمود یک دست تنومند و قوی آن را بگیرد و من سرم را بالا بگیرم ومردی را ببینم ؛ ژان والژان ! به مامان میگویم عاقبت یک روز ژان والژانانتقامم را میگیرد ، بدان و آگاه باش ! و او میگوید کزت بیچاره عوض حرفزدن وقتی شام را پختی ، این ها را هم اتو کن ! کلی لباس اتویی دارم بهانضمام یک عده پرده و مقادیری ملافه ، اتوشویی محل خیلی فاقد شعور است کهزمانی برای اتوی لباس های ما ندارد ! همیشه موقع اتوی لباس های بابا عزامیگرفتم ، آخر آقایان این چه وضع لباس است ؟! چرا اتو کردنش انقدر سخت است؟ چرا انقدر خط اتو دارد ؟! مبینا مدام در دست و پایم است و من وقتی سرشجیغ و داد میکنم انرژی میگیرم ، فسقلی دو سال زودتر از موعد میتواند کاملبخواند و میرود رو نرو بنده چرا که حواسم را پرت کرده و شوار ِ کت بابا بهیک هشت ضلعی تبدیل شده! تهدیدش میکنم که اگر یکبار دیگر حرف بزند اتو راجفت پا پرت کنم روی صورتش ! او که میداند  عمراً ، میگوید دروغگو ! با لحنتندی میگویم دروغگو حرف زشتی است بی ادب ! و او میگوید یک روز یک آدمدروغگو زنگ زد به شبکۀ خشکشویی و گفت میخواهم بیایم اتو را بکوبانم رویصورتتان ! به مبینا میگویم دروغ گو شدی ها انقدر دروغ نگو و او میگویددروغگو حرف بدی است ! جایتان خالی در معیت دوستان مقادیر زیادی آلوچه قرمزسوسک و مگسی خوردیم و حتی وقتی یک جنازۀ مورچه و مقادیری تخم کرم پیداکردیم دست از خوردن نکشیدیمو بسی کیف داد ، بعد هم 8 نفره نان و پنیریزدیم با مخلفات کامل که لازم به ذکر است حال و حوصله شستن خیار گوجه ها رانداشتیم، وقتی هم که نان و پنیری نمانده بود به پوست خیارها رحم نکردیم !نتیجه اش این است که فی الحال گلاب به رویتان اوضاع معده متهوع شده است وهر چه میخوریم انگار هیچ نخورده ایم ! گذرم به آینه افتاد و هر چه آرزویخوب بود نثار آینه بی تربیت کردم که این همه جوش را روی صورتم نشان میداد! آخر دم عیدی این ها از کجا پیدایشان شده ؟! چند روز پیش ماهی مان دارفانی را وداع گفت و قاتل ، مبینا شناخته شد .برای بار شصتادم اسمس میرسد با توجه به اینکه روز اول فروردین آدم به آدم میرسد اسمس به آدم نمیرسد پیشاپیش سال نو مبارک ! خب دوستان عزیز چرا می پیچانید ؟! تلفن که به آدم میرسد ! این بهار نمیخواهد بیاید ؟!چرا عید نمیشود ؟! 88 با دو قلۀ رو به بالا  و پر فراز و نشیب بدجور روی دوشم سنگینی میکند! امیدوارم 89 هشتش گرو ِ نهش نباشد !

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
.::گروه اینترنتی اثیر::. بزرگترین گروه وبلاگی ایران با بیش از 5 سال تجربه درخشان و دارا بودن وبلاگ در بیش از50 سرویس وبلاگ دهی ایرانی و خارجی و تجربه ی افزایش بازدید در بیش 100 وبسایت که تا کنون اکثر انها در رتبه های زیر 50 در ایران قرار دارند وابسته به کانون فناوری تبلیغاتی راه هشتم بزرگترین مرکز لیزر و ساخت تندیس در ایران اس ام اس های سکسی خفن توپ حشری
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 5861
  • کل نظرات : 101
  • افراد آنلاین : 261
  • تعداد اعضا : 9
  • آی پی امروز : 403
  • آی پی دیروز : 58
  • بازدید امروز : 1,738
  • باردید دیروز : 175
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 4
  • بازدید هفته : 1,913
  • بازدید ماه : 1,913
  • بازدید سال : 34,953
  • بازدید کلی : 1,325,764