loading...
sms زییاترین پیام کوتاه
محمد کربلائی بازدید : 263 جمعه 25 تیر 1389 نظرات (0)

پیام نجیب الله " جویا" مدیر مسوول ویب لاک زندگی نو

 دلهاییکه از شور و شوق میلرزد، جان جوانانیکه گرمی به آتش میبخشد، چشم هایی که با فروزش خود در زجاج تیره فام اعجازی هچون تابش خورشید در تاریکی شب پدیدارمیسازد، دست هایکه خستگی را نمیشناسند، بازوانی که پیچ و تاب آنها از خواهش ، جنبش و کوشش حکایت میکنند، پاه هاییکه بر زمین چنان راه می پیماید که گویی حقبت  تیر سبکبالی در آسمان پرمیگشاید، تن هایی که با همه ی استواری در سبکی و چالاکی گوی از نسیم میبرد... این است آنچه جوانان ما بدان مینازند. اینست آنچه لب های ما را به ستایش آنان میگشاید. اینست آنچه هیچ کدام از جلوه های هستی در جلال و جمال به پایه ی آن نیست.

همچون دریایی پر خروش سر به طغیان برمیدارند؛ این نه طغیانی است که مرگبار و هراس انگیز باشد، طغیانی است که هشدار میدهد، چشم های برهم افتاده و خواب آلوده را میگشاید، سکوت مرگ را در هم میشکند و غوغایی از هلهله و هیاهو به پا میسازند.

همچون شعله ی آتش زبانه میکشند؛ این نه شعله ایست که جان گداز و هستی سوز باشد، شعله ایست که روح را در خود مصور میسازد، ظلمت دل را می شکافد، ماه معین حقیقت را از یخ زدگی و افسردگی باز  میدارد.

همچون نسیمی به جنبش درمیآیند؛ این نه جوانانیست که نشانی از گریزپایی و سرکشی دارند، جوانانی است که به گُل ها رنگ و جلا  میبخشند، سبزه ها را از طراوت سیراب میکنند، درختان را تاج سیمین از شکوفه ها بر سر میگذارند، پیچ و تابی موزون به اندام ها میدهد،جان های پاک را که در قفس های سینه گرفتارند مددی از هوای جانفزا میرسانند.

اگر این دریا سر به طغیان برندارد، اگر این آتش زبانه نکشد، اگر این نسیم به جنبش درنیاید چه نشانی از حرکت میتوان دید؟ چه امیدی به حیات میتوان جست؟ چه جلوه ای از روح میتوان یافت؟ و آنجا که حرکت پیدا نباشد و حیات رخت از میانه بربندد و روح در پرده ی خفا بماند حقیقت چگونه جلوه میکند؟ ایمان چگونه به ظهور می رسد؟ و دیانت چه مفهوم میدهد؟

امر بهائی که حقیقت را جلوه میدهد، ایمان را به ارمغان میآورد، دیانت را از نابودی می رهاند و جهان هستی را جوانی جاودانی میبخشد ناگزیر در و آن دروجود جوانان ظهوری شدیدتر میبخشد.

بزرگان ما جوان بودند، جوان ماندند و جوان از جهان رفتند. اگر به سالخوردگی رسیدند جوانی را از دست ندادند. زیرا که اینان را نه دل در سینه به پژمردگی گرایید و نه آتش در دل به خاموشی رفت. نه تن در راه از جنبش باز ایستادند  و نه جان در تن به سستی گرفتار آمدند، و جوانی را جز این چه مفهومی  تعبیر کرد؟

این امر دست های توانایی جوانان را در گسستن بندهایی که بر گردن دل ها انداخته اند به خدمت میپذیرد. پاهای خستگی ناپذیر جوانان را در پیمودن دشت ها و فرا رفتن از کوه ها و رسیدن بدان سوی دریاها برای گیرد آوردن فرزندان سرگشته ی آدم، برای به هم پیوستن دل های رمیده ی آشنایان بیگانه نمای، برای نابود ساختن ظلمت ، وحشت و نفرت از صحنه ای که جلوه گاه نور حقیقت میتواند بود به کار میگیرد و میگیرند.

اینجاست که دل های خود را به جوانان بسپاریم، امیدهای خود را به جوانان ببندیم و آرزوهای خود را در جوانان بجوییم و کاشکی جوانان ما این دل های امیدوار و آرزومند را همچنان سرشار از امید و آگنده از آرزو نگاه دارند که میخواهیم.

ما با اعتقاد راسخ بر اين اصل علمي و منطقی: " اتحاد و هماهنگی قلبی" که باید ایجاد شده و یا ايجاد گردد و بوسيله جوانان فرهیخته رهبري شود؛ مبارزات رهایي بخش مردم ستم دیده افغانستان در راه سرنگوني طبقات حاكم ارتجاعي و ايجاد جامعه نوين به پيروزي نخواهد رسيد.

 تاسيس انجمن جوانان و ایجاد هماهنگی از يكطرف بحيث مرحله تكاملي از مبارزات جوانان بوده و واقعه بزرگ تاريخي در جنبش جوانان افغانستانی محسوب خواهد شد.و یک نويد خوشی آفرين براي تمام جوانان افغانستان بود و موجب افتخارات  آنها خواهد شد.

اين جوانان بحق ثمره مبارزه بي امان مفکوره های سياسي و مبارزات طبقاتي طولاني انسانهاي خود خواه كه در طي چندين دهه با ايمان داري با انديشه  فاشیستی و وفاداري و استقامت در تداوم مبارزه براي نجات طبقه خود و منطقه خاص  آنرا به پيش بردند.

جوانان ما بخاطر مبارزه با نکات که در فوق نام بردم خود را درين افتخار و پيروزي عظيم با شما سهيم ميدانند. و همچنان درود هاي فراوان خود را نثار آن دوستان مينمایند كه در جهت ترسيم، تقويت و استحكام دفاع از حقوق انسانی و ايجاد هماهنگی بین مردم افغانستان و بخاطر نجات مردم جانهاي شانرا فدا كرده اند.

من يقين دارم كه پيشرفت هایکه درین زمینه در بین جوانان افغانستان ایجاد شده تاثيرات مهمي بر رشد و رونق جنبشهای رهایي بخش قومی در منطقه از جمله كشور ما خواهد بود.

جوانان ما در جهات مختلفي دارای سرنوشت مشابهي بوده اند. و در طي بيش از دو دهه صدها هزار از طبقه فقیر، و اقلیت ها و ساير اقشار زحمتكش و تعداد زيادی از روشنفكران كشور ما در شرايط مهاجرت از ستم و استثمار چند دهه فاشیستان محلی رنج میبردند؛ فقط جوانان و توده هاي آگاه و روشنفكران مترقی افغانستان اند كه به گروه فرهیخته  افغانستان از ديدگاه همدردی برادرانه و روحيه انساني مينگرند. و امروز بيش از هر زمان ديگر زمينه ايجاد تفاهم هماهنگي و وحدت بين مردم افغانستان ميسرگرديده است؛ كه ميشود در شرايط فعلی اين وحدت را مستحكمتر ساخته و صف واحد را در جامعه  افغانی خویش نهادینه سازیم.

      جوانان وطن بصورت اختصاصی در خدمت كدام گرايش ايديولوژيك قرار ندارد و در بازی هاى كثيف تعمیق سوء تفاهم  و اختلافات قومی، زبانی و مذهبی نه تنها شريك نيست بلكه با آن شديدأ مخالفت دارند.

 ولى اين سخن الزاماً به اين معنی نيست كه جوانان ما در زمان و تصدى اين مسئوليت از حق عضويت در تشكيلات سياسی و اجتماعی محروم باشند.

ما ميتوانيم حق خود بدانيم با تشكيلات سياسی كه داراى ديدگاه ها، اهداف، مواضع وارمانهاى مشترك داریم تشريك مساعی نمايم.

جوانان پيوسته به گذشته از جوانان افغانی خود استقبال می نماييد و ميخواهد به ستيج تفاهم و تبادل نظر روشنفكران افغانی و از ان جمله جوانان که نقش خود را در زمینه های فوق  تبارز داده اعلان مینمایند و خواهان ایجاد هماهنگی هر چه بیشتر جوانان در سطح افغانستان میباشد.   

ماپنهان نميداريم كه به سياست هاى بنيادى در افغانستان تا كنون معقولترين راه بیرون رفت از بحران فراگیر در جامعۀ افغانی  نداشته، باورداريم و بدين لحاظ درآغاز یاد آورشدم

    این بصورت مشخص از وحدت  ملی و تمامیت ارضی کشور دفاع نموده بر بنیاد اندیشۀ مشارکت ملی در امر تعمیق صلح، اتحاد و تفاهم بین الافغانی، عمران مجدد كشور و در مخالفت با جنگ  تمام توان و امکانات خود را بکار گرفتند.

     تحقق يك انديشه سياسي، مستلزم وسايل تحقق ان ( تشكل هاى سياسی ) است بدين لحاظ همان اندازه كه به تحقق ارمانهاى بنيادى جوانان معتقد هستيم به تشكل مجدد و نيرومندى حركت جوانان براى انسجام مجدد نيز علاقه داريم. ما با انعكاس نظريات خود و تمام جوانب ذيعلاقه در راه انسجام مجدد هماهنگی جوانان در يك تشكل سراسرى به ايفاى نقش تاریخی خود متعهديم... و براى تشريك مساعی درين زمينه  و همچنان در ساير عرصه هاى فعاليت ها و کار های  نشراتی خویش با جوانان از همكارى دایمی  خود متعهد میدانم.

امروز وطن ما  در آتش نفاق میسوزد، فریاد زنان و مردان و کودکان افغان که از یک سو قربانی تروریزم میشوند و ازسوی دیگر آماج حملات زمینی وهوایی نیروهای خارجی قرارمیگیرند، هیچ گوش شنوایی ندارد. مردم ما را یکی به نام آزادی و دموکراسی و دیگری به نام اسلام و شریعت به خاک و خون میکشند و هر دو از استقلال، تمامیت ارضی و دفاع از مردم افغانستان سخن میگویند!

مقصران اصلی چنین وضعیتی چه کسانی هستند؟ مردم، خارجی ها یا رهبران ونخبگان افغان،اعم از سیاستمداران، فرهنگیان، خبرنگاران، نویسندگان، مبلغان  افغانستانی و...؟

بدیهی است که همگان کم و بیش مسؤول اند، اما مردم خودشان آگاهانه به قتل و کشتار یکدیگر نمی پردازند. این رهبران و نخبگان واقعی یا ساختگی داخلی و متجاوزان خارجی هستند که آتش اختلاف را در میان مردم برافروخته و آن ها را به نام های مختلف به جان یکدیگر می اندازند و خود شان محافل شاندار را به چنین مناسب در خوبترین قصر ها تجلیل مینمایند.

مردم افغانستان هیچ گاه با اراده آگاهانه خود علیه یکدیگر نجنگیده اند و ما خوشبختانه به طور رسمی و آشکارا جنگ قومی و مذهبی در کشور خود نداشته ایم. این که برخی حکام ستمگروگروه های سیاسی غارتگر به خاطر حفظ قدرت نامشروع شان به تصفیه خونین قومی و مذهبی دست زده اند، ربطی به مردم افغانستان ندارد و نباید جنایت های آن ها را به نام این قوم یا آن قوم و این مذهب و آن مذهب ربط داد.

خارجی ها را هم مقصر اصلی نباید خواند، زیرا که هیچ خارجی نمیتواند بدون پوشش داخلی، چه عریان و چه پنهان در مسایل داخلی کشور ما دخالت نماید. از سوی دیگر،همه کشورهای جهان و به خصوص کشورهای همسایه منافع سیاسی، اقتصادی و امنیتی متقابل دارند و این برعهده هریک ازین کشورها است که مدافع منافع خود بوده و نگذارند که در سطح منطقه ای و بین المللی توازن منافع به ضررشان رقم بخورد.

طبیعی است که برهم خوردن توازن و ثبات سیاسی و امنیتی یک کشور، به ویژه در شرایط بحرانی، کشورهای دیگر از دور و نزدیک را به خاطر منافع ملی شان به سوی مداخله آشکار و پنهان درآن کشور بحران زده سوق میدهد.

بنابراین، هر کشور به تناسب قدرت ملی خود میتواند مداخله کننده یا مداخله شونده باشند که متأسفانه کشورما به دلیل ضعف قدرت ملی ناشی از سه دهه بحران ازجمله کشورهای ناتوان است که ازعهده اداره امورخود بر نمی آید و میدان تاخت و تاز و بازیگری قدرت های خارجی قرارگرفته است.

در چنین وضعیتی، افکارعمومی آگاهانه و ناآگاهانه ازسوی گروه های سیاسی و قومی و نخبگان و فرهنگیان ما از اصل درد و شناسایی مقصران اصلی منحرف ساخته شده و غافل نگهداشته میشوند. در حقیقت جوانان باید از نیروی بلقوه خویش بخاطر مردم و وطن رنج دیده شان به جای این که صرف درمان دردها و بازسازی ساختارهای اجتماعی، سیاسی، فکری و فرهنگی در جهت تقویت و مشارکت ملی شود برای تخریب بیش از پیش این ساختارها وعمق بخشیدن به اختلاف ها هزینه نمایند.

هموطنان فرهیخته!

شما مردم افغانستان را برابر و برادر می دانید،

شما منافع ملی را قربانی منافع قومی و حزبی مینمایید،

شما سلطه طلبی قومی و گروهی را مشارکت ملی می دانید،

شما خواستارآزادی، پیشرفت و سربلندی افغانستان و مردم آن هستید،

شما خواستارقطع مداخلات اجانب ازدور و نزدیک درامور کشورتان هستید.

بیایید قلم مقدس را که خداوند به آن سوگند خورده است به کلمات و جملات ناپاک، تهمت، توطئه، اختلاف و انحراف آلوده نسازید!

بیایید به جنگ ملیتی و نژادی خاتمه بخشیم!

بیایید فداکارانه با عوامل اختلاف برانگیز و حساسیت زای قومی و سیاسی و منافع شخصی مبارزه  نمایم

بیایید برمحور نمادهای مشترک ملی و دینی ومشارکت ملی را تقویت نمایم!

و بیایید...

فرهیختگان، فرهنگیان ، جوانان و اندیشمندان هم میهن !

تا کی اجازه  دهیم با زهر قلم و نیش زبان ناپاکان و جاهلان تاریخ، فرهنگ و مردم افغانستان رنج دیده ما مسموم شود .

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
.::گروه اینترنتی اثیر::. بزرگترین گروه وبلاگی ایران با بیش از 5 سال تجربه درخشان و دارا بودن وبلاگ در بیش از50 سرویس وبلاگ دهی ایرانی و خارجی و تجربه ی افزایش بازدید در بیش 100 وبسایت که تا کنون اکثر انها در رتبه های زیر 50 در ایران قرار دارند وابسته به کانون فناوری تبلیغاتی راه هشتم بزرگترین مرکز لیزر و ساخت تندیس در ایران اس ام اس های سکسی خفن توپ حشری
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 5861
  • کل نظرات : 101
  • افراد آنلاین : 88
  • تعداد اعضا : 9
  • آی پی امروز : 296
  • آی پی دیروز : 55
  • بازدید امروز : 2,665
  • باردید دیروز : 83
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 3,224
  • بازدید ماه : 10,571
  • بازدید سال : 32,915
  • بازدید کلی : 1,323,726