مزاحم

          محمد کربلائی 
            بازدید : 305
          سه شنبه 22 تیر 1389
           نظرات (0)
        

ماه تابيد
خورشيد غروب كرد
چراغها ي خانه يمان روشن شد (اللهم صلي علي .......)
پنجره را باز كردم
تا ببينم تاريكي شب را
نور مهتاب و ستاره ها چشمهايم را جذب كرد
با انگشتان دستم نشان دادم نور ستاره ها را به كودك د ربغلم مانده
پشه ها را ديدم در حالي كه دور سرم ميچرخيدن(ويز ويز ويز....)
لطافت پوست كودك را حس كردن انگار
و بي اختيار هجوم مياوردن بدون توجه به من
مثل صداي التماسهاي گولي ها
از ديوار همسايه بويي دماغم را به حركت در آورد (دماغم به سمت بالا ميرود)
و ديدم كوچ پشه هاي مزاحم را به سمت خانه ما
و صداي اعتراض آميز مادرم را شنيدم (هي ...... پنجره رو ببند)
و باز اين صداي تلويزيون بود ( خودكشي .....به خاطر .....)

font>

آرشيو اس ام اس ها

اس ام اس سركاري و جالب

اس ام اس های جدید روز

اس ام اس های عید نوروز/سال نو

اس ام اس عاشقانه

اس ام اس جدايي و دلشکسته

اس ام اس های روز معلم

اس ام اس نامردي و نارفيقي

اس ام اس های مذهبی

اس ام اس مخصوص نیمه شب

اس ام اس فلسفی جملات زیبا

اس ام اس انگلیسی با ترجمه

اس ام اس سالگرد ازدواج

اس ام اس به زبان ترکی

اس ام اس كردي

اس ام اس براي سلام كردن

اس ام اس امام زمان و جمعه

اس ام اس مناسبتها

اس ام اس های تولد

اس ام اس ماه رمضان

مزاحم