پسره ميخواد بره از عابر بانك پول بگيره:
ماشينشو پارك ميكنه
ميره جلوي دستگاه كارتشواز جيبش درمياره و ميذاره تو دستگاه
رمزو وارد ميكنه پولو ميگيره
سوار ماشين ميشه و ميره
دختره ميخواد از عابر بانك پول بگيره:
يه عابر بانك پيدا ميكنه
تو پارك كردنه ماشين دچار مشكل ميشه
تو پارك كردنه ماشين خيلي دچار مشكل ميشه
بالاخره ماشينو پارك ميكنه
ارايششو تو اينه چك ميكنه
يه نگاهيم به موهاش ميكنه
از ماشين پياده ميشه و ميره جلوي دستگاه
تو مانيتور دستگاه ارايششوچك ميكنه
مياد كارتشو از تو كيفش دراره ميبينه كيفش نيست
برميگرده به ماشين و كيفشو بر ميداره در همين حين تو شيشه ي ماشين يه نگاهي به موهاشم ميكنه
مياد پاي دستگاه دستشو ميكنه تو كيفشو كارتو ميذاره تو دستگاه
دستگاه ارور ميده
كارتو در مياره تا دوباره بذاره تو دستگاه ميبينه كارت تلفنشه
تو كيفشو ميگرده ولي كارتشو پيدا نميكنه
زنگ ميزنه به دوست پسرش و ميگه:بيژن تو نميدوني كارت عابربانك من كجاس
بيژن ميگه:ديروز كذاشتيش تو داشبورت ماشين
دختره برميگرده به ماشين و كارتشو برميداره
ميره جلو دستگاه و كارتشو ميذاره توو رمزشو وارد ميكنه
دستگاه ارور ميده رمز اشتباه وارد شده
كيفشو ميگرده و تيكه كاغذيو كه رمزشو روش نوشته پيدا ميكنه
رمزو دوباره وارد ميكنه و بالاخره پولو ميگيره
شادمان برميگرده به ماشين
ارايششو تو اينه چك ميكنه
به سختي از پارك درمياد
يه چند متري كه ميره جلو دوباره برميگرده عقب
پياده ميشه و كارتشو از تو دستگاه برميداره اخه فراموش كرده برش داره
برميگرده به ماشين و ميبينه پليس داره واسش جريمه مينويسه
التماساي عاجزانش اثري نداره برگه جريمه رو ميگيره و راه ميفته
خيابونو اشتباهي ميره
دور ميزنه و برميگرده به مسير قبليش
پي نوشت:پيدا كنيد پرتغال فروش را؟