صداي بهم خوردنه تيكه هاي يخه شناور تو گيلاس ويسكي وقتي صداي خنده هاي تحريك اميزه توتوصداي زمينه ي گيتار اسپنيش ملو توگوشم وول ميخوره...
شب داره عميق و عميقتر ميشه خواب الودگيه من رقيق و رقيقتر و بوسه هاي تو غليظ و غليظتر .خرت ميشم در كمال سلامت عقل و روح و روان ! شايدم تو خرم ميشي نميدونم؟
خشكليه خرد سوزه تو منطق منو اعدام كرده كو اون ادم مباديه ادابه بيتفاوت دپرسه خسته كننده . من يكي ديگم وقتي تو با اون چشاي مرده شور برده ي خمارت اشاره هاي ملتمسانه ميكني واسه خواهشاي مبتذلت ومن درحاليكه دارم خواهشهاي خاصو عجيب غريبتو اجابت ميكنم به اين فكر ميكنم كه اين كيه كه اويزون بدنه من شده و داره با كمربندم ور ميره ؟