loading...
sms زییاترین پیام کوتاه
محمد کربلائی بازدید : 256 یکشنبه 20 تیر 1389 نظرات (0)
دور از چشمش دو تا جعبه انار و پرتقال آورديم توي سنگر فرماندهي و پشت وسايل پنهان کرديم. از مرخصي که آمد سنگر را بازرسي کرد. ميوه‌ها را که ديد پرسيد: اين‌ها چيه؟ گفتم: ميوه. گفت: من نگفتم نارنجک است، اينجا چه کار مي‌کند؟

گفتم : براي چيز است ديگر... گفتيم شايد شما... گفت:من؟ من نبودم که. سرزنشم کرد: بار آخر باشد مي‌رويد به تدارکات تک مي‌زنيد آ. گفتم:چشم.گفت:اينقدر نگو چشم سريع با شريک جرمت مي‌روي سر نماز بين بچه‌ها تقسيم مي‌کني. گفتم:نه اين را نه. بچه‌ها به ريشمان مي‌خندند. گفت: گاهي لازم است بچه‌ها به ريش آدم بخندند... سريع! گفتم: حالا نمي‌شود که. گفت:گفتم سريع!... بگو هر کي خورد صلوات يادش نرود. اينقدر هم خودتان را به موش مردگي نزنيد. زود برويد تا بيش از اين عصباني نشدم آ. سرش را که برگرداند ديدم دارد لبخند مي‌زند.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
.::گروه اینترنتی اثیر::. بزرگترین گروه وبلاگی ایران با بیش از 5 سال تجربه درخشان و دارا بودن وبلاگ در بیش از50 سرویس وبلاگ دهی ایرانی و خارجی و تجربه ی افزایش بازدید در بیش 100 وبسایت که تا کنون اکثر انها در رتبه های زیر 50 در ایران قرار دارند وابسته به کانون فناوری تبلیغاتی راه هشتم بزرگترین مرکز لیزر و ساخت تندیس در ایران اس ام اس های سکسی خفن توپ حشری
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 5861
  • کل نظرات : 101
  • افراد آنلاین : 93
  • تعداد اعضا : 9
  • آی پی امروز : 228
  • آی پی دیروز : 55
  • بازدید امروز : 1,250
  • باردید دیروز : 83
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1,809
  • بازدید ماه : 9,156
  • بازدید سال : 31,500
  • بازدید کلی : 1,322,311