اسكندري در يادداشتي به بهانه رونمايي دومين بخش از اين نقاشي ديواري مينويسد: «ما وارث نقش و نگارهاي ماندگار، وارث روحانيت و طراوت، وارث نقش برجسته بر كاشيهاي مسجد امام كه هارموني يكدستي از زيبايي و زندگياند هستيم.
وارث نقش و نگارهاي اصيل ايراني و زيبايي و صلابت ثبتشده بر عمارت تختجمشيد كه صدها سال جنگ و سختي را تاب آورد و به ما رسيد تا يادآوري كند كه نياكان ما هنر را پاس ميداشتند.»
سلام آقا محمدابراهيم همت. ميبيني؟ به نام توست به كام ديگران. البته تو كه نيازي به اين چيزها نداري. ميبيني جه جملات دهن پركني نوشتهاند؟ وارث صلابت ثبت شده بر عمارت تخت جمشيد...
دستشان درد نكند كه به خودشان زحمت داده و نقاشي كشيدند. اما اي كاش نامي هم از همت ميبردند.. خب لابد تخت جمشيد مهمتر بود.
آقا، اصلا نام بردن از شهيدان براي بعضيها افت كلاس داره. در جايي كه تخت جمشيد است همت چي كاره است؟ ولش كن. با كلاس باش. مثل اين كه هنرمندي گفتند. نقاش و...
از هنر فقط قلم و رنگ را ميشناسيم.
چند شب بيداري كشيدن، تشنه ماندن در فصل سوزان خوزستان و زير آتش دشمن و... در جبههها كه هنر نيست. ديوانگي است. خودكشي است.
ناراحت نشو حاجي. بزار تو عالم خودشان باشند و به زعم خود هنر را پاس بدارند.