جشن ملی نوروز در شاهنامه فردوسی بزرگ
فردوسی بزرگ و سفارش به پاسداری از نوروز و جشنها و آداب و رسوم ملی ایران :
بیارید این آتش زردشت
بگیرد همان زند و اوستا بمشت
نگه دارد این فال جشن سده
همان فر نوروز و آتشکده
همان اورمزد و مه و روز مهر
بشوید به آب خرد جان و چهر
کند تازه آیین لهراسبی
بماند کین دین گشتاسبی
● منوچهری :
آمدت نوروز و آمد جشن نو روزی فرا
کامکارا، کار گیتی تازه از سر گیر باز
یکی از جشنهایی که در شاهنامه فردوسی از آن نام برده شده، آئین و مراسم نوروز میباشد. در این مقاله سعی بر این است که درباره مراحل پیدایش این جشن ،زمان برگزاری ،استعمال کلمه نوروز و چگونگی آن در شاهنامه توضیحاتی داده شود .
جشن نوروز از مهمترین مراسمی است که از سالیانی دور در بین ایرانیان فلات ایران رایج بوده و به یادگار مانده است . امروزه همه اقوام ایرانی نوروز را بر تمامی جشنهای برتری می دهند . ولی متاسفانه آنها از خانه خود توسط بیگانگان جدا شده اند و مرزهایی غیر واقعی بین آنها و ایران گذاشته شده است . گستره جشن نوروز امروزه در بسیاری از سرزمینهای ایرانی برقرار است : ایران - افغانستان - ازبکستان - تاجیکستان - ترکمنستان - آذربایجان - ارمنستان - کردستان سوریه و ترکیه و عراق و . . . شادی و سرور در این زمان ،چندان دور از ذهن نیست زیرا جهان رنگی دیگر به خود میگیرد و زمان ،زمان زایش زمین است و تولد گیاه. حال از چه دورهای این عید به صورت رسمی درآمده بهتر آن است که بدانیم از چه زمانی گاه شماری وجود داشته ؛ زیرا اگر این آئین به صورت یک جشن در فصل بهار انجام میشده است باید در سال زمان معینی داشته باشد و داشتن وقتی مشخص لازمه این گفتار میگردد .
میتوان گفت ایرانیان پیشین با دیدن تغییرات جوی و طبیعی، هر دورهای از سال را به نوعی زمان بندی کرده بودند . درگاه شماری میخوانیم که سال ایرانی زمانی به دو قسمت تقسیم میشده ،زمستانِ ده ماهه و تابستانِ دوماهه .و سال در دوری از ادوار به دو قسمت تابستا هفت ماهه و زمستان پنج ماهه تبدیل شده است .و همچنین «سال از عهدی بالنسبه قدیم (و شاید از قدیمترین ازمنه نیز) به چهار فصل سه ماهه معروف تقسیم میشده که اسامی پهلوی آنها چنین است :وهار ـ هامین ـ پاتیژ ـ زمستان». (..............