تابستون87 برای دوره کار آموزی توی اداره حفظ نباتات مشغول شدم. روز اول همراه کارشناس اداره برای بازدید به روستای قیضانیه رفتیم. چیزی که می دیدم رو باور نمی کردم; خوزستان هم تاکستان داشت و من تا اون روز نمی دونستم.
صاحب باغ که عرب بود ما رو دعوت کرد خونش و با دوغ خونگی ازمون پذیرایی کرد، بعدش هم با چهار صندوق انگور برگشتیم اهواز.
این هم چند تا عکس از اون روز :