loading...
sms زییاترین پیام کوتاه

65

محمد کربلائی بازدید : 284 چهارشنبه 16 تیر 1389 نظرات (0)

شیوا زنگ زد و گفت :دلم خیلی گرفته. کلاس زبان هم نرفتم و توی رویاهام داشتم می دیدم که امروز با دوست جونم ( یعنی من ) میرم بیرون و بعدش می ریم کافی شاپ محام و کلی خوش میگذرونیم.

من : می تونم رویاتو به واقعیت تبدیل کنم .

شیوا: آخه زحمتت می شه!!!

من : وقتمو نگیر بذار برم آماده بشم.

از خونه شیوا اینا قدم زدیم تا رسیدیم به بازار امام رضا. رفتیم توی یه فروشگاه آرایشی بهداشتی. داشتیم خرید می کردیم که صدای دزدگیر بلند شد. دختری که پشت سر ما بود یه تستر کرم پودر گاش رو دزدیده بود( دلم برای مادر دختره خیلی سوخت، جلوی مردم آبروش رفت. می گفت: توی خونه های مردم کار می کنم). بماند که به خاطر اون خانوم ما چقدر معطل شدیم، چون فروشنده در رو قفل کرده بود تا نگهبان پاساژ بیاد .

بعدش رفتیم کافی شاپ و بستنی فانتازیا و چیپس و پنیر با ژامبون سفارش دادیم. داشتیم از با هم بودن لذت می بردیم که برق رفت!!! خوشبختانه چیزی از بستنیم نمونده بود. بعدش راه افتادیم سمت خونه شیوا اینا که یه پسره بطری آب معدنی ش رو پاشید به شیوا. شیوا که غر میزد دلداریش می دادم و می گفتم: به این فکر کن که امروز یه روز متفاوت بود. بعدشم دم خونه شیوا اینا کلی معطل شدم تا راننده آژانس اومد.

امروز یه روز متفاوت و خیلی گرم و به یاد موندنی بود .

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
.::گروه اینترنتی اثیر::. بزرگترین گروه وبلاگی ایران با بیش از 5 سال تجربه درخشان و دارا بودن وبلاگ در بیش از50 سرویس وبلاگ دهی ایرانی و خارجی و تجربه ی افزایش بازدید در بیش 100 وبسایت که تا کنون اکثر انها در رتبه های زیر 50 در ایران قرار دارند وابسته به کانون فناوری تبلیغاتی راه هشتم بزرگترین مرکز لیزر و ساخت تندیس در ایران اس ام اس های سکسی خفن توپ حشری
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 5861
  • کل نظرات : 101
  • افراد آنلاین : 94
  • تعداد اعضا : 9
  • آی پی امروز : 259
  • آی پی دیروز : 55
  • بازدید امروز : 1,609
  • باردید دیروز : 83
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2,168
  • بازدید ماه : 9,515
  • بازدید سال : 31,859
  • بازدید کلی : 1,322,670