از بچه گی تا سن جوونی (منظورم بیست سال) همیشه عقده داشتم چاق باشم . خصوصا وقتی که فک و فامیل توی سرم میزدند بابا طرف جووون نداره و لاغر مردنیه ... یه چیزی بخور ... منم فکر میکردم که چاقی خیلی خوبه .. میرفتم جلو آیینه و از شکم تو رفته خودم حالم بهم میخورد ... وقتی دور و برم رو نگاه میکردم و دوستامو میدیدم که کمی چاقند حسودیم میشد . البته از تپل و خپل بودن حالم بهم میخورد ولی دوست داشتم یک کم چاق باشم . وزنم تا بیست سالگی به ۶۰ کیلو رسیده بود . مادرم میگفت : بابا غصه نخور ژنتیکت جوریه که سن بیست رو رد کنی وزنت زیاد میشه ولی میگفتم : اوووووووووه تا سنم زیاد بشه ... پنج سال که از سن جوونی رد کردم و شدم ۲۵ افزایش وزنم بیشتر شد . به چند دلیل یکی اینکه استرس اون وقتها رو نداشتم البته داشتم ولی خیلی کم شده بود ... بعدش دیگه ورزش نمیکردم خصوصا توی فصل تابستون و حتی ظهر تیرماه میرفتم فوتبال و تمرینات فوتبال انجام میدادم دیگه خبری نبود امروز متاسفانه به وزن ۹۴ کیلو رسیدم و ۱۴کیلو اضافه وزن بی خود گرفتم .. حالا دیگه نه حس جوونی دارم که برم ورزش و نه حوصله اشو دارم برم ... ولی دیروز یه مشتری خانوم تپل داشتم که بازم به خودم امیدوار شدم ...
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
![Profile Pic Profile Pic](http://sms4u.rozblog.com/user/sms4u.jpg)
.::گروه اینترنتی اثیر::. بزرگترین گروه وبلاگی ایران با بیش از 5 سال تجربه درخشان و دارا بودن وبلاگ در بیش از50 سرویس وبلاگ دهی ایرانی و خارجی و تجربه ی افزایش بازدید در بیش 100 وبسایت که تا کنون اکثر انها در رتبه های زیر 50 در ایران قرار دارند وابسته به کانون فناوری تبلیغاتی راه هشتم بزرگترین مرکز لیزر و ساخت تندیس در ایران اس ام اس های سکسی خفن توپ حشری
اطلاعات کاربری
نویسندگان
لینک دوستان
آرشیو
آمار سایت