بعداز سالها مبارزه و عدالت خواهی در سال 1357, این مردم توانستند به حکومتی دست پیداکنند که برخواسته از خود مردم بود با یک ویژگی خیلی خاص و ان گفتمان دینی این حرکت,حکومتی به رهبری عالمان دینی ,این شروع امید برقراری حکومت عدل الهی در زمین رانوید میداد حکومتی که در ان هر چیز در جایی قرار بگیرد که باید قرار داشته باشد وضمینه ای باشد برای بیداری فطرت ها .
درمقابل شکل گیری این حرکت خدا جو و خدا محور در جای جای جهان حرکت های امانیستی(انسان محور) شکل گرفت و یا قوت یافت.
تقابل ایدئولوژی این دو حرکت امری اجتنابناپذیر وطبیعی بوده وهست , و انچه مشخص است اسلام و حرکت الهی برتر است و چیزی نمی تواندبر ان برتی یابد, اما این حرکت الهی باید به دست بشری مختار و دارای نفس و عوامل اشتباه صورت گیرد ,هرچند تا زمانی که این حرکت الهیبرای خدا باشد خداوند ان را امداد میکند اما وجود عامل انسانی موجب میشود که در اینحرکت انحرافاتی و اشتباهاتی صورت گیرد در 32 سالی که از انقلاب اسلامی می گذرد ایناشتباهات و انحراف ها ضربات زیادی را به حرکت الهی مردم ایران وارد نموده است امابا کمک خداوند و رهبری عالمان دینی که دست هدایت خلیفه ی الهی راهنمایشان است اینحرکت همچنان باقی است و روز به روز قوی تر گشته و توانسته است که جبهه ی مقابل خودرا در بسیاری از ضمینه ها به چالش بکشد.
![](http://www.mehrnews.com/mehr_media/image/2010/05/535508_orig.jpg)
![](http://www.oral-history.ir/pic/newbooks/56.jpg)