loading...
sms زییاترین پیام کوتاه
محمد کربلائی بازدید : 227 یکشنبه 03 مرداد 1389 نظرات (0)
پيشنهادي برای برخورد با بدحجابی "در سراسر کشور"

سید مصطفی میرمحمدی

سالیانی دراز است که در مسئله "حجاب" و "عفاف"، مسئولان ارشد کشور اندر خم این پرسش ساده و ابتدایی قرار گرفته اند که برای مبارزه با این معضل باید به برخورد قهری، متوسل شد یا آن که باید به کار فرهنگی روی آورد؟ تا قبل از صحبت‌های اخیر دکتر احمدی نژاد، پیرامون حجاب، همه مسئولین و نخبگان به این تفاهم بدیهی رسیده بودند که هردوی این اقدامات لازم است. همین و بس!

اما در کمال شگفتی، رییس جمهور، در کلامی صریح -که حتی خاتمی لیبرال هم جرأت ابراز صریح چنین اظهاراتی را نداشت- برخورد قهری را کاملا رد كرد و صرفاً در بدحجابی های سازمان یافته -که مقدار آن از هزارم درصد هم تجاوز نمی کند و تازه کشف آن هم مصیبتی جداگانه دارد- برخورد انتظامی را تجویز كرد و این، یک پسرفت آشکار در مقوله مبارزه با این آفت اجتماعی بود. پسرفت از این لحاظ که کار غیرقانونی و غیرشرعی، به منزله یک بیماری است و واضح است که برای مبارزه با یک بیماری هم باید به پیشگیری و بهداشت روی آورد و هم مقوله درمان را نباید از قلم انداخت.

درباره اقدامات فرهنگی لازم، "قانون عفاف و حجاب" سازوکارهای بسیار مناسب و موثری را پیش بینی کرده است که دولت و سایر نهادهای مسئول باید نسبت به عملیاتی كردن این دستورات، حداکثر تلاش و همت خود را به کار بندند. امری که متاسفانه تا کنون با غفلت و تغافل شدید اغلب این دستگاهها مواجه شده است.

اما در حوزه اقدامات قهری و انتظامی مهم ترین مانعی که بر سر نیروی انتظامی در این باره توسط مخالفین ذکر می شود، همه گیر شدن بدحجابی و همذات پنداری مردم با بدحجابان، هنگام برخورد نیروی انتظامی با آنان است. به عبارت دیگر، اینان، اعتقاد دارند که جرم بدحجابی، تبدیل به یک "هنجار"، شده است و برخورد با بدحجابی توسط گشت ارشاد، یک "ناهنجاری" قلمداد می شود و از رهگذر این ادعا به این نتیجه می رسند که قوانین جزایی مربوط به جرم بدحجابی را باید به دسته "قوانین متروک" فرستاد.

اما این ادعا مانند بسیاری از ادعاهای دیگر این صنف، واجد یک خطای راهبردی است و آن این که متاسفانه مدعیان این گونه ادعاها به دلایل مختلف از جمله سکونت در تهران و در نظر گرفتن یک جامعه آماری ناقص، فضای تهران را به سایر شهرستان‌های کشور، تعمیم می دهند و نسخه تهران را برای سایر مناطق ایران، تجویز می کنند؛ حال آن که در اکثریت قریب به اتفاق استان های کشور و حتی در اغلب شهرستان های استان تهران، به هیچ وجه، بدحجابی تبدیل به یک هنجار نشده و اتفاقا مطالبه مردم برای برخورد نیروی انتظامی، بسیار شدید است.

به عبارت دیگر، بدحجابی در تمام استان های کشور به جز "شهر تهران"، یک ناهنجاری قلمداد می شود و البته میزان حساسیت بر این ناهنجاری در استان های مختلف، متفاوت است. برای مثال در استان‌هایی چون قم، یزد، سمنان، مرکزی و... هنوز هم بدحجابی یک عمل کاملاً وقیح به حساب می آید و تقاضا برای برخورد با این معضل زیاد است و البته در شهرهایی چون شیراز و اصفهان، میزان این حساسیت، قدری کمتر به نظر می رسد.

بنابراین، زمینه برخورد انتظامی و قهری در سایر استان‌ها به مراتب بیشتر از تهران فراهم است در حالی که هرچه از تهران به سمت استان ها و شهرستان های کوچک‌تر و کم جمعیت‌تر می رویم شاهد آن هستیم که برخوردهای انتظامی کمرنگ‌تر می شود و مطالبه شدید و غلیظ مردم برای مبارزه با این ناهنجاری بیگانه، نادیده انگاشته می شود. در این زمینه دانشگاه‌های آزاد و سراسری شهرها و احیانا بخش‌های(!) مختلف، بیشترین نقش را دارند و برخورد با دانشجویان متخلف و رؤسای کم کار و بی‌مسئولیت دانشگاه‌ها، امر صعب و دشواري به نظر نمی رسد.

(داستان در مسئله ماهواره نیز به همین منوال است و در بسیاری از استان‌های کشور، این معضل خانمان سوز و علت بسیاری از مفاسد، همه گیر نشده و به صورت یک هنجار درنیامده است. در این زمینه فرمانداری ها و استانداری ها و نیروهای انتظامی این مناطق می توانند با برخورد با دارندگان این وسایل و به‌خصوص نصاب ها، از تبدیل شدن شهرها و استان های خود به تهرانی دیگر جلوگيري کنند. البته در مورد نصاب ها، چون همه‌گیری و برخورد علنی وجود ندارد، می تواند یک راهکار استثنایی و فوق العاده برای جلوگیری از گسترش ماهواره حتی در شهر تهران باشد.)

در تهران، به خاطر بافت فرهنگی خاص و پیچیده ای که به وجود آمده باید طیفی از اقدامات سلبی و ایجابی را پیش بینی كرد. در این زمینه اولین اقدامی که باید انجام شود، توسط دولت است و آن اینکه قوای سه گانه و به خصوص قوه مجریه، در کوتاه مدت، تمامی کارمندان خود را موظف به رعایت حجاب اسلامی در محل کار خود كنند. این مسئله بخاطر سیطره دولت بر کارمندان و این که صاحبکار کارمند خود محسوب می شود و هر عرفی، پذیرش شرایط صاحبکار توسط کارمند را می پذیرد، سهل الوصول به نظر می آید. بدیهی است که دلیلی ندارد این اقدام در استان های دیگر هم اجرا نشود. دولت می تواند این اجبار را در اماکن عمومی غیردولتی کم جمعیت مانند آژانس‌های مسافرتی، غرفه داران نمایشگاه‌ها، بانک‌های خصوصی و... به مرحله اجرا درآورد.

اما علت کم کاری دولت در این زمینه ناواضح است. جالب است که در برخی از تصاویر تلویزیونی که از رییس جمهور و وزرا و حتی وزرای فرهنگی پخش می شود، چند زن خبرنگار با حجاب بسیار بد مشاهده می شوند که چشم در چشم مسئول مربوطه دوخته اند و آن مسئول هم "لبخند زنان" به سوالات خبرنگار بدحجاب پاسخ می دهد و صدا و سیما عین این مناظر را به صورت کامل و مستوفا برای میلیون ها بیننده پخش می کند! درحالی که برای دولتمردان دشوار نیست که حریمی برای دولت جمهوری اسلامی ایران قائل شوند و از پذیرش خبرنگاران بدحجاب به‌خاطر زیر پا گذاشتن علنی شرع مقدس و قانون رسمی کشور امتناع كنند.

در گام بعدی، دولت باید، تفکیک حداکثری محیط‌های مختلط را در دستور کار خود قرار دهد و صرفا در مواضعی که این اختلاط، ضروری است این تفکیک را مسکوت بگذارد. این به آن علت است که در محیط‌های مختلط، به علت تماس و اصطکاک روانی مستمر بین زن و مرد، فضاهای عاطفی ایجاد می شود كه کمترین فساد آن بدحجابی زن به منظور جلب توجه هرچه بیشتر مرد یا مردان همکار یا همراه خود است. در دیگر سو مرد نیز در پی ارضای تمایلات خود برخواهد آمد که این فعل و انفعالات، مستقیما بر خانواده اطراف این ماجرا تاثیر خواهد گذاشت.

دانشگاه‌ها، اولویت دارترین نهادهایی هستند که باید مشمول مقوله تفکیک و جداسازی شوند. زیرا جامعه دانشجویی را عمدتاً جوانانی با میزان سنی 18 تا 24 سال تشکیل می دهند که در اوج تمایلات عاطفی و جنسی خود قرار دارند و از طرفی تا پیش از ورود به دانشگاه در تمام مقاطع قبلی تحصیلی –یعنی دبیرستان، راهنمایی، دبستان و حتی پیش دبستانی- از جنس مخالف جدا هستند و به یکباره عمدتا در ابتدای سن 18سالگی که اتفاقا مقطع زمانی اوج گرفتن تمایلات و کشش های جنسی است، در کنار جنس مخالف نشانده می شوند.

نمونه های تجربی زیادی مشاهده شده است که دانشجویان دختر چادری پس از ورود به دانشگاه و تحت تاثیر جو موجود در میان دختران بدحجاب دانشجو که عمدتاً به منظور خودنمایی و دلبری از پسران دانشجو انجام می گیرد، چادر خود را کنار گذاشته و هم رنگ جماعت بدحجاب شده اند. این امر با ابزار تفکیک، سالبه به انتفاع موضوع خواهد شد و دیگر مخاطبی برای دلبرنماها وجود نخواهد داشت. برای این امر، لازم نیست که دانشگاه‌ها امکاناتشان را دو برابر کنند بلکه کافی است که هر دانشگاهی، مختص جنسیتی خاص شود. آمایش سرزمینی در جذب دانشجویان بومی نیز در این مورد، بسیار موثر خواهد بود.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
.::گروه اینترنتی اثیر::. بزرگترین گروه وبلاگی ایران با بیش از 5 سال تجربه درخشان و دارا بودن وبلاگ در بیش از50 سرویس وبلاگ دهی ایرانی و خارجی و تجربه ی افزایش بازدید در بیش 100 وبسایت که تا کنون اکثر انها در رتبه های زیر 50 در ایران قرار دارند وابسته به کانون فناوری تبلیغاتی راه هشتم بزرگترین مرکز لیزر و ساخت تندیس در ایران اس ام اس های سکسی خفن توپ حشری
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 5861
  • کل نظرات : 101
  • افراد آنلاین : 267
  • تعداد اعضا : 9
  • آی پی امروز : 385
  • آی پی دیروز : 58
  • بازدید امروز : 1,228
  • باردید دیروز : 175
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 4
  • بازدید هفته : 1,403
  • بازدید ماه : 1,403
  • بازدید سال : 34,443
  • بازدید کلی : 1,325,254