همین یادداشت را در وبسایت «مرور» بخوانید. یادداشت مجتبا صولتپور بر مجموعه شعر جدید علی باباچاهی را هم در این لینک بخوانید.
بخور و نمیر: شرح شکستهای من. پل استر. مهسا ملک مرزبان. تهران: نشر افق. چاپ اول: بهار 1389. 2000 نسخه. 168 صفحه. 3000 تومان.
پل استر آنقدر در ایران آشناست که نیازی به معرفیاش احساس نمیشود. احتمالا هیچ نویسندهی روز آمریکا نتوانسته همانند او در ایران مشهور شود: نه فقط تقریبا همهی کتابهایش به زبان فارسی منتشر شدهاند، بلکه نشرهای بزرگ تهران سر و دست میشکنند تا از هر کتاب او، چند ترجمهی مختلف به بازار عرضه بشود.
استر اینقدر خوششانس هست که نشر افق رفته و امتیاز قانونی انتشار کلیهی آثارش را برای ایران گرفته، و نسخههای قانونی نوشتههایش هم به دست خوانندههای ایرانی میرسند. یکی از جدیدترین ترجمههای استر به زبان فارسی، «بخور و نمیر» مهسا ملکمرزبان است.
البته خانوم مرزبان پیش از این هم با نشر افق دست به ترجمهی دو کتاب استر زده بودند. یکی نسخهی قطور کتاب «داستانهای واقعی از زندگی آمریکایی» بود، که مجموعهییست از نوشتههای ویراستاری شده توسط استر، برای یک برنامهی رادیویی، و دومی «سفر در اتاق تحریر»، که همزمان با ترجمهی ایشان، حداقل سه ترجمهی دیگر هم به بازار تزریق شدند.
اینکه این نویسنده چقدر اهمیت دارد، و اینکه این توجهی اعتیادگونه چرا به او رسیده، و جایگاهی که او در ادبیات به خود اختصاص میدهد، چقدر خواهد بود، و سوالهای دیگر، اهمیت چندانی در باب این مساله ندارند، که کتابهای او روانخوان هستند، پیچیدگی دارند، ولی در عین حال خوانندهی خود را خسته نمیکنند، و او میتواند خیلی راحت از زندگی حرف بزند، آمریکا و آمریکاییها را به کنکاش بنشیند و جایگاه خود به عنوان صاحب قلم را هم حفظ کند.
در میان مجموعهي گستردهی کتابهایش – استر تقریبا سالی یک کتاب جدید منتشر میکند - «بخور و نمیر» کتابی خاص است: به زندگی خودش میپردازد و به تلاشهایش برای نویسنده شدن، که همیشه درگیر مسالهی مادیات باقی میماند، چگونه آنقدر پول داشته باشی تا بتوانی راحت به نوشتن بپردازی، و با خیالی آسوده در دنیای ادبیات بمانی. خطوط اول کتاب، خواننده را همراه موجی میکند که تا آخر اثر او را پیش میبرند: تلاش استر برای نوشتن، دست و پا زدناش برای باقی ماندن، و آخرسر، به نتیجه رسیدن امیدواریهایش:
«اواخر بیست سالگی و اوایل سی سالگیام، دوران چند سالهای را از سر گذراندم که در آن به هر چیزی دست زدم به شکست و ناکامی انجامید. ازدواجم به طلاق رسید، نویسندگیام در گِل ماند و مشکلات مالی مرا در خود غرق کرد. از کمبود مقطعی یا سنگ به شکم بستن ادواری حرف نمیزنم، بلکه از فقدان مداوم، جانکاه و نفسگیر مالی صحبت میکنم که روحم را تباه ساخت و مرا به وحشتی بیپایان مبتلا کرد.» [اولین پاراگراف کتاب – صفحهی 7 نسخهی فارسی.]
استر در اینجا خودش را تبدیل به یکی از همان شخصیتهای داستانی میکند، که زندگیشان را پیش از این زیر ذرهبین برده بود. حالا خودش عیان میشود: انسانی ساده، رودررو با زندگی، مشکلات، احساسهای متناقض و سوالها. چه باید بکند؟ چه میخواهد بکند؟ چه میتواند بکند؟ و به این شکل موجها شکل میگیرند، و موجها خواننده را در مسیری هدایت میکنند که نتیجهاش را از پیش میداند: پل استر جوان به رویای آمریکایی خودش خواهد رسید. سرانجام کتاب ما را به نویسندهی نامآشنا نزدیکتر میکند. به دنیایی که گذرانده. به کارهایی که کرده. به آدمی که بوده. و به مسیرهایی که طی کرده. پشت جلد کتاب، موضوع را بازتر میکند:
«بخور و نمیر مجموعهای است از خاطرات جذاب و اغلب طنزآمیز پل استر از اوایل جوانیاش و دورخیزهای او برای نویسنده شدن. شرحی است از سرگشتگیها و ناکامیهایش. تلاشهای باورنکردنی اوست برای بقای خود و آزمودن شغلهایی عجیب و غریب. حکایت خطر کردن، روی آب ماندن و غرق نشدن؛ از خیابانهای نیویورک و دوبلین و پاریس گرفته تا روستایی دور افتاده در مکزیکو... بخور و نمیر در ایران با معادل تحتالفظی دست به دهان معرفی شده است.»
همیشه کتابهای گوناگونی دربارهی نوشتن و نویسندگی منتشر میشوند. این یک روند عادی بازار کتاب غرب است. اما ویژگی کتاب استر در این است که خوانندهی فارسی، علاوه بر این کتاب، همهی دیگر نوشتههای او را هم در دست دارد، و میتواند بر اثر دربارهی نوشتن تنها نویسندهی روز آمریکا قضاوت کند، که شانس آشنایی و کنکاش کلمههایش را با اختیار تام در دست دارد. کتابی شیرین و جذاب، و البته، امید بخش.