فاتحه

          محمد کربلائی 
            بازدید : 276
          سه شنبه 22 تیر 1389
           نظرات (0)
        

در كنار قبري ايستادم
و بي اختيار گريه كردم
دستهايم را به سنگ قبر زدم
فاتحه اي خواندم
روي سنگ قبر نوشته بود
در ميان گلستاني قشنگ گلي بر چيده شد .........
با نهايت تاسف و تاثر در گذشت.............را كه آدمي بس بزرگ انساني والا مردم دار
دوست داشتني مهربان...............را به اطلاع دوستان و آشنايان ميرساند ............
اين اگهي فوت بود در كنار قبر
و وقتي فكر كردم كه اين مرده تا بود
چيزي نبود جز يه آدم تنها
بي كس و بي ياور
بي كس نبود اما از بي كسي مرد
همه چيز داشت موقع مرگ هيچ چيز نداشت
تا بود نبود عزيز كسي
تا رفت شد همه چيز همه كس
در سال يكبار عيادت نداشت حالا
همه..................
اما چه فايده برا ي او
براي اويي كه نه جود نه وجود
نه چشم ديدن دارد نه شنيدن
و حس كردم كه اين قبر خيلي شبيه قبر من است
شبيه نه به شباهت سنگ و خاكش
بلكه بخاطر زندگي و مرگش با زندگي و مرگ من
..........
و فاتحه اي هم براي خودم خواندم

ارسال نظر برای این مطلب

آرشيو اس ام اس ها

اس ام اس سركاري و جالب

اس ام اس های جدید روز

اس ام اس های عید نوروز/سال نو

اس ام اس عاشقانه

اس ام اس جدايي و دلشکسته

اس ام اس های روز معلم

اس ام اس نامردي و نارفيقي

اس ام اس های مذهبی

اس ام اس مخصوص نیمه شب

اس ام اس فلسفی جملات زیبا

اس ام اس انگلیسی با ترجمه

اس ام اس سالگرد ازدواج

اس ام اس به زبان ترکی

اس ام اس كردي

اس ام اس براي سلام كردن

اس ام اس امام زمان و جمعه

اس ام اس مناسبتها

اس ام اس های تولد

اس ام اس ماه رمضان

فاتحه