بی تعارف بگم
چند روز پیش یکی از دوستامو دیدم
که تازه دو هفته بود با یه پسر آشنا شده بود
و اینقد از وجناتش برام تعریف میکرد
که اون با تموم پسرای دنیا فرق میکنه
و خیلی عاشق منه و از این حرفا
که دخترا خیلی میزنند
منم خیلی کنجکاو شدم تا ببینمش
که از شانس خوب من همون
روز تو خیابون با دوستم دیدمش
وای باورتون نمیشه
زشت ترین پسری بود که تا حالا تو عمرم دیده بودم
شایدم زشت ترین پسری که اصلا میتونه وجود داشته باشه
یه نگاهی به دوستم کردم و گفتم همین رو میگی
بهم گفته خیلی زشته
نخواستم ناراحتش کنم ولی نمیتونستم هم بگم خوشگله
فقط یه لبخند زدم
قبلن شنیده بودم که عاشق زشتیای معشوق رو نمیبینه
ولی آخه اینقد ؟
دلم میخواست یه پس کله ایی بزنم پس کله ی دوستم
بگم آخه دختر تو چرا اینقد خری
این دیگه چیه پیدا کردی
مگه پسر قحطیه
بعدم گفتم بی خیال بذار این پسره هم خوشش باشه
شاید این اولین و اخرین باری باشه که یه
دختر حاظر میشه باهاش دوست بشه